روزی که عاشقت شدم ،نـــــه چتر داشتی ! نـــــه چمدون ! از کجا باید میفهمیدم که مســـــافری !؟
|
به سادگی بعضی آدما میرن نه اینکه دوستتون نداشته باشه ، نه …
چون میدونه چقدر دوستش دارین …!!!
خیلی وقت است فراموش کرده ام کدامیک را سخت تر می کشم ؟؟؟
رنج !...
انتظار !...
یا نفس را …
برای کسی مردم....!!!
که برایم نه تب کرد !....
نه سرفه و نه حتی عطسه !!!...
هیس.....
ساکت.....
یه کف مرتب به افتخارش.....
چه با احساس منو گزاشتو رفتش.......
نیستی ببینی بعد رفتنت پشت این عینک آفتابی هوا بد جوری بارونیه …
دل مثلِ چسب می مونه …
چند بار که بِکنی … دیگه نمی چسبِه …
از یکی پرسیدند “بالاخره تونستی فراموشش کنی ؟”
جواب داد “آره … تو این سه ماه و نوزده روزی که رفته....
یه بارم بهش فکر نکردم"...
پاییز آمد........!!!
اما باران نیامد ؛ ....
شاید آسمان به معشوقش رسیده است....
و دیگر دلش نمیخواهد گریه کند …
تو کجایی سهراب؟؟ آب را گل کردند... چشم ها را بستند و چه با دل کردند... وای سهراب کجایی آخر؟؟؟ زخم ها بر دل عاشق کردند... خون به چشمان شقایق کردند !... تو کجای سهراب؟؟؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند !... ای سهراب....!! کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی ست... دل خوش سیری چند... صبر کن سهراب... گفته بودی قایقی خواهی ساخت !... قایقت جا دارد؟؟؟
آلـــیــــس کـــجـــایـــی؟!
بـــیـــا …
ایـــنـــجـــا عــجــیـــب تــریــن ســـرزمــیــن دنـــیــاســت...
سکوت خطرناکتر از حرفهای نیشدار است…
کسی که سکــــــــوت می کندروزی حرفهایش را سرنوشت به شما
خواهدگفت…..
نمی دانم کجای بازی ما اشتباه بود....
که تو دیگر همبازی من نیستی ؟؟؟
و من هنوز گرگم به هوای تو …..
برای همه خوب باش...
اونکه فهمید همیشه کنارته و بیادت …
اونکه نفهمید یه روز میفهمه که دیره و فقط دلش برای خوبیات تنگ
میشه......
گاهی به خاطرش ماندن را تحمل کن …
رفتن از دست “همـه” برمی آید !!!!
هنوزم مثل انشا های دوران دبستان .....
با نتیجه گیری مشکل دارم.....
"چرا رفت"؟؟؟؟؟؟
حکایت عجیبی دارد این اشک....
کافیست حروفش را به هم بریزی....
تا برسی به "کاش".....