روزی که عاشقت شدم ،نـــــه چتر داشتی ! نـــــه چمدون ! از کجا باید میفهمیدم که مســـــافری !؟
|
ایــن روز ها از کنار مـن کـه میگذری احتیاط کن ،
هزاران کارگر در مــن مشغول کارنــد
روحیه ام در دسـت تعویض است !
امـــروز دلـــتنگ دیــروزی هستم
کـه میگفتــی :
“ فـردایــت را میســـازم …”
تکلیفــم روشن شد ،
خامـوش مـیشوم شیرینم …
فرهادوار ایـن بار بایـد بــه جای کوه ، دل بکنــم !
قلبمو درست اینطوری شکستی....
هیچوقت فراموش نکن.....
به “بعضیا” باید گفت : قربونت ! یه برنامه بزار دیگه نبینمت …
بعضیا ﻣﺜﻠﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺻﻨﺪلی ﺳﯿﻨﻤﺎ ﻣﯿﻤﻮنن...
ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺋﻪ ﯾﺎ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ …
بعضیا شدیدا به عینک نیاز دارن...
واسه اینکه گوشامونو خیلی دراز میبینن...
بعضیا باید انقدر بمونن تو “کفت” که خوب تمیز بشن !
سوختنم را دیدی و خندیدی...
خنده ات را دیدم و سوختم...
خنده هایم را خواهی دید....
دیدارِ ما به وقت سوختنت....
دستگاه مشترک مورد نظر از دست “دوستت دارم” های دروغ تو خاموش است....
لطفا دیگر تنهایش بگذار …
عاشقی شـــــور نمی خواهد ، شـــعـــور می خواهد !
ایا سزای مــــــــن خار شدن بـــــــــــود ؟؟؟؟؟؟؟ منکـــــــــــــه از گــــل کـــــــــمـتـــــر بــــــه او نگــــــــفتـــــه بـــــــــودم.....
مهم این نیست که رفتی ، مهم اینه که دیگه برنگردی …
به هر آدمی پیله نکنین ، توهم پروانه شدن می گیرتشون !
قصه از آنجا شــروع شد که...
از “ عادت کردن ” فــرار کردیــم و
به “فرار” عــادت کردیم …